جناب طهماسب، دوستت داریم، معذرت!
جالب است که با وجود اینکه من خود کارهای تصویری انجام میدهم این جوان با استعداد که هر وقت نامش را دانستم در زیر این مطلب خواهم آورد، توانست مرا هم سر کار بگذارد. به هر حال زنده باد. این یادداشت را که نتیجه خطای من بود را میگذارم بماند تا بدانید من هم اشتباه میکنم و هالهای قُدسی و عاری از خطا بر گرد خود نمیبینم.

مطلب:
امروز فيلم كوتاهى از آقاى مجرى به همراه شخصيت جديد او در سريال مهمانى منتشر شد كه مرا به فكر فرو برد. در اين فيلم عروسك پشه اى كه طى ايام عيد شخصيت پردازى شد و مردم با آن ارتباط برقرار كرده بودند با ضربه دست شخصى كشته شد و دست آن فرد غرق در خون شد كه دوربين هم بر روى آن فرد با دست خونين تأكيد كرد.
واقعاً از بزرگوارى چون ايشان بعيد بود. درست است كه گفتند: "چيزى نبود پشه بود."، ولى توجه نكردند كه با داستانسرايى و روايت هنرمندانه ايشان و همكارانشان ، اين عروسك ديگر يك پشه خون آشام نه، كه شخصيت شيرينى بود كه مردم آنرا دوست داشتند و اين عمل به نوعى تأييد و تبليغ خشونت و خونريزيست كه جامعه ما گرفتار آنست.
جناب طهماسب حالا که با این استدلال که "پشه، پشه است و كشتنش عاديست" چنین برنامهای ساختید آیا باید در توليدات آيندهتان انتظار سربریدن ببعی را هم داشته باشیم؟